سیکا؛ سامانه یکپارچه کسب و کار

مدیریت دانش و خوشه‌های صنعتی

مدیریت دانش و خوشه‌های صنعتی
اقتصاد امروز جهان بر پایه اطلاعات و دانش‌بنیان نهاده شده است. پیشرفت‌های فناوری اطلاعات مانند تکنولوژی کامپیوتر و ارتباطات راه دور به وقوع انقلابی در عرصه اقتصاد انجامیده که نوع فعالیت‌ها و روند تجارت را به‌گونه‌ای دستخوش تغییر کرده است که تا پیش از این قابل‌تصور نبود.

مدیریت دانش و خوشه‌های صنعتی

 

اقتصاد امروز جهان بر پایه اطلاعات و دانش‌بنیان نهاده شده است. پیشرفت‌های فناوری اطلاعات مانند تکنولوژی کامپیوتر و ارتباطات راه دور به وقوع انقلابی در عرصه اقتصاد انجامیده که نوع فعالیت‌ها و روند تجارت را به‌گونه‌ای دستخوش تغییر کرده است که تا پیش از این قابل‌تصور نبود.

بخش‌های تولیدی و خدماتی، هر دو از انقلاب تکنولوژیک سود می‌برند. اهمیت اطلاعات به‌عنوان یکی از فرایندهای تولید، برای درک بهتر نیازهای مشتریان و نیز برای بهبود مستمر تولید و فرایند آن، یکی از جنبه‌های این تأثیر است. در این دوره، قابلیت بهره‌وری تنها به سرمایه و تجهیزات وابسته نیست؛ بلکه هرچه بیشتر به مهارت، دانش و تخصص کارکنان بستگی دارد. سازمان‌ها نیز با درک اهمیت دانش، در حال ساختاربندی مجدد خود برای استفاده از این فرصت‌اند. توانمندسازی کارکنان، تبدیل ساختار عمودی به ساختار افقی، تمرکززدایی و تأکید بر نوآوری و بهبود مستمر در دستور کار اکثر سازمان‌های بزرگ قرار گرفته است. استراتژی‌های توسعه اقتصادی باید با این دیدگاه جدید مطابقت داشته باشند. استراتژی‌ها باید برای فراهم کردن نیازهای اطلاعاتی سازمان‌ها توسعه یابند و برای خلق دارایی‌های دانش‌مدار سازمان ایجاد شوند. فعالیت‌های توسعه باید از فناوری اطلاعات و ابزارهای خلق دانش بهره گیرند. اغلب ابزارهای مدیریت دانش و تکنیک‌های آن می‌توانند به توسعه اقتصادی سازمان‌ها کمک کنند تا بهتر با منابع داخلی و خارجی دانش و اطلاعات ارتباط برقرار کنند.

دسته‌بندی دانش‌مدار خوشه‌های صنعتی

یکی از استراتژی‌های توسعه اقتصادی که در خلال سال‌های اخیر توجه زیادی به آن شده است، توسعه از طریق خوشه‌های صنعتی است. در خلال دهه ۱۹۹۰ میلادی، رشد سریع ادبیات موضوع خوشه‌های صنعتی، ارتباطات قوی‌ای با سایر موضوعات مرتبط مانند مدیریت بازرگانی، سیاست‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ایجاد کرد. البته این رشد سریع باعث ایجاد ابهاماتی در تعریف واژگان و اصطلاحات وابسته نیز شد. در واقع روشن است که در این نوع تجمیع، روابط اقتصادی به‌صورت تصادفی رخ می‌دهد (منطق تعداد زیاد سازمان‌ها و رخدادهای تصادفی)، ولی مزیت اقتصادی به وجود آمده اهمیتی خاص دارد. شهرهای بزرگ و چنین تجمعاتی، اقتصادهای شهری شده را ایجاد می‌کنند؛ یا به عبارت دیگر، مزایای اقتصادی از عوامل یا شرایطی ناشی می‌شود که به تمام سازمان‌های عضو این تجمیع سود می‌رساند و منجر به صرفه‌جویی در مقیاس مکانی می‌شود.

ایده صرفه‌جویی در مقیاس به‌واسطه تجمیع جغرافیایی، تاریخچه‌ای طولانی در اقتصاد دارد که به اولین تجربیات آدام اسمیت از تخصصی شدن کار و توضیحات مارشال در مورد آن برمی‌گردد. مارشال معتقد است سازمان‌ها بنا به دلایل زیر می‌خواهند در یک مکان قرار گیرند: اول اینکه، این کار به آن‌ها اجازه می‌دهد ازلحاظ تأمین نیروی کار متخصص و ماهر در مضیقه نباشند. دوم اینکه سازمان‌ها می‌توانند ورودی‌های خاص یک صنعت مانند فناوری یا سرمایه‌گذاری را به‌صورت مشترک استفاده کنند. سوم، سازمان‌هایی که ازنظر جغرافیایی به هم می‌پیوندند، می‌توانند حداکثر جریان اطلاعات و ایده‌های نو را خلق کنند. به عبارت دیگر، دانش تولید، فنی و بازار راحت‌تر تسهیم و سریع‌تر به خلاقیت‌های ارزشمند تبدیل خواهد شد.

در یک خوشه، بخش مهمی از جامعه موجود برای کسب صرفه‌های اقتصادی بیرونی با یکدیگر ارتباطات عمودی و افقی برقرار می‌کنند و ضمن رقابت با یکدیگر در بسیاری از موارد، همکاری جمعی و اقدامات مشترک با تهدیدات و فرصت‌های مشترک دارند. ارتباط درونی این بنگاه‌ها و نمادها، کاهش‌دهنده هزینه‌ها و تسهیل‌کننده خلق و تسهیم موجودی مشترکی از تولیدات، فناوری، دانش سازمانی و درک نیاز مشــتریان برای تولید محصولات و خدمات بهتر در بازار است.

درگذشته‌ای نه‌چندان دور، خوشه‌های صنعتی را صرفاً بر اساس مزایای اقتصادی منتج از نزدیکی جغرافیایی دسته‌بندی می‌کردند. ولی امروزه رویکردی نسبت متفاوت شکل‌گرفته است که به مفهوم خوشه به‌عنوان عاملی در مزایای رقابتی می‌نگرد.

با این نگاه، قدرت یک خوشه به یکسری از عوامل تعاملی بستگی دارد که عبارت‌اند از: استراتژی شرکت، محیط و شرایط نهاده‌ها، محیط و شرایط تقاضا، صنایع وابسته و پشتیبان، سیاست‌ها و مشوق‌های مالی دولت و نظایر آن. اگرچه این رویکرد به عناصر دانش‌مدار به‌عنوان پیوند اجتماعی توجه بیشتری دارد، ولی هنوز هم روی ارتباطات اقتصادی تأکید زیادی می‌شود.

عناصر به‌کارگیرنده و دگرگون‌کننده دانش در خوشه‌های صنعتی

برخی عناصر نظام دانش گرایش بیشتری به استفاده، کپی‌برداری و اقتباس از دانش‌هایی دارند که در نظام تولید جاافتاده‌اند، اما برخی دیگر بیشتر به کسب، خلق، پردازش و تسهیم دانش‌های نو گرایش دارند تا آن‌ها را در نظام‌های مذکور به اجرا درآورند. برای مثال عناصر به کارگیرنده دانش شامل نگهداری یا مفاهیم به کارگرفتن دانش و دگرگون کردن آن در دو سر طیف یکسانی قرار دارند، اما تمایز آن‌ها برای تحلیل کل سیستم‌های دانش خوشه‌ای اهمیت دارد. برای مثال، شرکتی می‌تواند فناوری جدید را پیدا و اقتباس کند که به‌طور کامل از درون خوشه کپی‌برداری شده باشد. درست است که برخی از شرکت‌ها ممکن است به‌طور انفرادی مقداری نوآوری به خرج دهند، اما به کل خوشه هیچ‌گونه اندوخته دانش افزوده نشده یا این افزایش ناچیز است. مقدار زیادی از مبادلات، به کارگیری و کپی‌برداری از دانش ممکن است در نظام خوشه‌ای درون نگر رخ دهد که برای شرکت‌ها به‌صورت انفرادی، پویاییهایی نیز به همراه آورد، اما کل خوشه همچنان از لحاظ فنی ایستا باشد. گستره وسیعی از فرایندها وجود دارد که شرکت‌ها می‌توانند به کمک آن‌ها به اندوخته دانش خود بیفزایند. با نگاهی به بررسی رومین (۱۹۹۸) درباره مطالعات تشریح کننده کسب قابلیت می‌توانیم اکثر آن‌ها را به سه سازوکار کلی تقسیم کنیم.

نخست آنکه می‌توان از طریق فعالیت‌های فنی مختلف در داخل، به کسب قابلیتها پرداخت. مشاهده فعالیت‌های تولیدی معمول، کسب دانش از طریق فعالیت‌های تعمیرات و نگهداری یا آماده سازی مجدد تجهیزات، آزمایش‌ها و مهندسی معکوس...

دوم آنکه می‌توان دانش را از منابع بیرونی کسب کرد، خواه به‌صورت کمابیش منفعلانه یعنی در نتیجه انواع مختلف تعامل با دنیای بیرون یا به‌صورت مجموعه‌ای از تلاشهای پژوهشی آگاهانه و فعالانه. البته گاهی این منابع دانش بیرونی است که  آگاهانه و فعالانه عمل می‌کند.

سرانجام آنکه از طریق تربیت سرمایه انسانی در سطح شرکت‌ها نیز می‌توان قابلیتها را تقویت کرد (از طریق آموزش رسمی یا غیررسمی یا بسادگی از طریق استخدام افرادی که دانش موردنظر را دارند.) البته به هنگام طبقه‌بندی روش‌ها و فرایندهای یادگیری، شناخت فرق بین عناصر به کارگیرنده دانش و تقویت عناصر دگرگون کننده دانش در نظام مهم است. برای مثال، در یک سطح ممکن است یادگیری فنی درون شرکت‌ها فقط در انتقال مهارت‌ها و دانشهای موجود خلاصه شود. مثلاً کارمندان تازه وارد می‌توانند با مشاهده عملیات تولید، روالها و رویه‌ها را یاد بگیرند. می‌توان با تسهیم دانش موجود، سطوح موجود قابلیت به کارگیری دانش را گسترش داد و مقیاس بزرگی از تولید را تحت پوشش قرار داد. اما در سطحی دیگر، تلاش شرکت‌ها برای فراگیری از عملیات تولید، تعمیرات، نگهداری و آمادهسازی مجدد تجهیزات ممکن است قابلیت‌های نوآوری آن‌ها را تقویت کند. درنتیجه ممکن است تلاشهای عملی صورت گیرد تا قابلیت‌های ایجاد دگرگونی تقویت شود. منابع مختلف مهارت و دانش که به هر دو نوع یادگیری کمک می‌کنند و تهیه مطالب تشریحی و تطبیقی در همین چارچوب یا چارچوب‌های مشابه، گام مهمی به‌سوی شناخت عمیق‌تر فرایند یادگیری است.

توجه به این نکته نیز در پژوهش‌ها اهمیت دارد که در گذر زمان اهمیت نسبی سازوکارهای مختلف یادگیری تغییر می‌کند. در گذشته، تعریف سنتی خوشه‌ها براساس هزینه و منابع فیزیکی بود، ولی در حال حاضر دانش و اطلاعات عامل مهمی در تولید و یکی از جنبه‌های درک فرایند خوشههاست. مایکل پورتر معتقد است: خوشه‌ها حجم وسیعی از مهارت، اطلاعات، روابط و زیرساختها را در یک زمینه خاص ارائه می‌کنند. در واقع، خوشه‌ها ابزاری موثر برای مدیریت دانش به شمار می‌روند. خوشه‌های جغرافیایی متشکل از افراد، شرکت‌ها و نهادها و مکانیزم قدرتمندی برای افزایش و انتقال دانش فردی با سرعت زیاد است. وقتی عناصر یک شبکه یادگیری در یک مکان متمرکزاند، تسهیم دانش، مهارتها، تخصص و تجربه بسیار آسان‌تر است.

ابزارهای مدیریت دانش می‌توانند برای تعیین و شناسایی دارایی‌های محلی که یک خوشه را می‌سازند، نیز استفاده شوند. این ابزارهای سازمانی حتی می‌توانند یک گام جلوتر هم بروند و حتی به ایجاد خوشه نیز کمک کنند. برای ایجاد یک خوشه موفق حتماً به مکانیزم تسهیم اطلاعات نیاز داریم. وجود چنین مکانیزمی برای ایجاد مجموعه‌ای از بنگاه‌های اقتصادی و نهاده‌ای پشتیبان بسیار حیاتی و مهم است. این مجموعه‌ها اغلب برای خلق یک شبکه انعطاف‌پذیر محلی تولید تلاش می‌کنند. شبکه‌ها علاوه بر دانش هسته تولیدی و صنعتی، خدمات نوسازی و پشتیبانی فنی بازاریابی، آموزش و طراحی محصول و ... را نیز برعهده دارند. ایجاد چنین مجموعه‌های محلی، نمونه‌ای از پیاده‌سازی یک استراتژی موفق توسعه اقتصادی بر پایه مدیریت دانش است. باید توجه داشت مکانیزم ایجاد ارتباطات و تسهیم دانش بخش مهمی از ایجاد سرمایه اجتماعی برای توسعه اقتصادی است. با ایجاد سرمایه اجتماعی، این فعالیت‌های سازمانی به ثبات اقتصادی یک محل خاص خواهد انجامید. اگر شرکت در ایجاد شبکه‌ای پویا از ارتباط محلی، مهارت‌ها و دانش ضمنی موفق باشد و نهاده‌ای آموزشی و فراهم کننده اطلاعات در خوشه به خوبی از عهده کار خود که همان خلق دانش و انتشار آن در سطح خوشه است برآیند، شرکت رغبت چندانی به ترک خوشه و فعالیت در خارج از آن نخواهد داشت

 

در صورت تمایل به دریافت/ بهره‌گیری از خدمات و محصولات مرتبط با مدیریت دانش در کسب و کار و یا فعالیت خود، با ما تماس بگیرید.

اشتراک‌گذاری:


0 نظر

ارسال پیام

سیکا؛ سامانه یکپارچه کسب و کار

سیکا؛ سامانه یکپارچه کسب و کار سیکا؛ سایه‌سار کسب و کار شما

با تایید این پیام، با سیاست حفظ حریم خصوصی و استفاده از کوکی های ما موافقت می کنید.